haniyepanahifar



طبق نظریه پیاژه در دوره ی پیش عملیاتی و عملیات عینی که بین کودکان 2تا11سال است. در دوره پیش عملیاتی:هنوز عملیات در کودک به طور کامل شکل نگرفته رمز ونماد،تصاویرذهنی و تجسم های گسترده به عنوان وسیله ی ارتباطی تقلید در غیاب الگو در این دوره به وجود می آید.عملیات عینی:علاوه بر شکل گیری عملیات،منطق روابط،منطق جزو کل بازگشت پذیری و نگهداری ذهنی هم به وجود می آید.

این آزمایش روی کودکان 6تا10 سال انجام شد؛تا معنی خدا وشیطان،خوبی وبدی،زشتی و زیبایی از دیدگاه کودکان مورد بررسی قرار دهیم.

این آزمایش روی دو کودک7سال و یک کودک9سال انجام شد.پاسخ کودکان به این سوال ها به صورت زیر بود:

خدا:یک نور است،مهربان است،آدمارو دوست دارد و خدا دعای مردم را گوش میکند و اونارو براورده میکند.

شیطان:بدجنس،زشت و مردم گول میزن.

خوبی:کارایی که حس خوب بهمون بده،بقیه رو خوشحال کن مثل کمک کردن به مامان،هدیه دادن به دیگران و نعمت های خدا.

بدی:یعنی انجام کاری که بعدش پشیمون بشیم و ناراحت بشیم وبه دیگران ضرر بزنیم.

زشتی:چیزی که حال ادم بد بشه مثل مسخره کردن دیگران.

خوبی:کاری برای دیگران انجام دادن تا خوشحال بشن مثل کمک کردن.

نتیجه گیری:کودکان در این سن منطق دقیقی از موضوع ها ندارد و با ذهن خود خیال پردازی میکنند و مفاهیم را طبق گفتهی کلی بزرگ ترها تقلید میکنند و همراه با خیال پردازی خودشون ان هارا بیان میکنند.(مثل زمانی که کار بدی میکنند و بزرگ ترها به آنان میگوید شیطان گولت زد)این تصور در کودکان شکل میگیرد که شیطان  موجود بدی هست و ادمارو گول میزن واون باعث میشه که اونا اذیت کنند.


داﻧﺶ روان ﺷﻨﺎﺳﻲ رابطه ی ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ ﺑﺎ دﻳﻦ دارد . می ﺗﻮان  ﻳﻮﻧ  را پایه گذار روانشناسی تحلیلی نام برد،ﻛﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺴﺘﺮده ای درحوزه ی دﻳﻦ ﺷﻨﺎﺳﻲ اﻧﺠﺎم داده است. او ﺑﺮ ﺧﻼف ﺑﺮﺧﻲ ازروان ﺷﻨﺎﺳﺎن ﻛﻪ ﻣﻨﺸﺎء دﻳﻦ را امور ﻏﻴﺮﻣﻌﺮﻓﺘﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ عقیده ﻫﺎی رواﻧﻲ، ﺗﺮس ﻳﺎ ﻓﻘﺮ می داﻧﺴﺘﻨﺪ، ﺑﺎ ﻃﺮح نظریه های ﻛﻬﻦ اﻟﻮﻫﺎی ﻧﺎﻫﺸﻴﺎر ﺟﻤﻌﻲ، ﺳﻌﻲ ﻛﺮد راﻫﻲ ﻧﻮﻳﻦ در ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﺸﺮی ﺑﻪ ﺳﻮی دﻳﻦ و دﻳﻨﺪاری اراﺋﻪ ﻛﻨﺪ.

کارکردهای دین از نظر یونگ در معنا بخشیدن به حیات:اینکه خدا معنای زندگی را درون انسان برای او تامین میکند.در سلامت روان:با اعتقاد به خدا نیرویی به انسان داده می شود که سختی های روزمره ی زندگی را تحمل کند ومریضی ها و سلامت روان بهبود یابد.جلوگیری در یاس و ناامیدی بی هدفی در زندگی:دین برای متعادل ساختن و هماهنگ کردن غرایز بشر استفاده می شود.خطرات ناشی از فقدان دین از نظر یونگ:دین واعتقاد به خدا یکی از مهم ترین عوامل یاری دهنده به فرایند روانشناختی سازگاربا محیط است.وقتی ذهن انسان از وجود خدا خالی میشود ذهن خود را با هیولایی که به قصد بلعیدن زمین به پاخاسته اند پرمی کند.

 

ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی دین داری

دﻳﻦ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﻓﺮاواﻧﻲ دارد، اﻣﺎ در ﻳﻚ ﻧﺎه ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺗﻮان ﻔﺖ کارکرد های  روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ دﻳﻦ از ﻧﺎه ﻳﻮﻧ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:

 اﻟﻒ )ﻣﻌﻨﺎ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ حیات : ﻣﻌﻨﺎدار ﻛﺮدن زﻧﺪﻲ ﻳﻜﻲ از مهم ﺗﺮﻳﻦ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی دﻳﻦ اﺳﺖ . از ﻧﻈﺮ ﻳﻮﻧ ﺧﺪا ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﻲ را در درون اﻧﺴﺎن ﺑﺮای او ﺗﺄﻣﻴﻦ  میﻛﻨﺪ: ﻧﺒﻮد ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎﻧﻊ از ﻏﻨﺎی زﻧﺪﻲ ﻣﻲ شود از اﻳﻦ رو ﻣﺘﺮادف ﺑﺎ بیماری اﺳﺖ . ﻣﻌﻨﺎ، ﺑﺴﻴﺎری از ﻴﺰﻫﺎ و ﺷﺎﻳﺪ ﻫﻤﻪ ﻴﺰ را ﺗﺤﻤﻞ ﻣﻲ کند.» 

ب) ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ: درﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﻴﺮ روان ﺷﻨﺎﺳﺎن ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪ دﻳﻦ ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺖ روان و درﻣﺎن ﺑﻴﻤﺎری ﻫﺎی رواﻧﻲ ﻣﻌﻄﻮف داشته اﻧﺪ . آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ در اﻳﻤﺎن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﻴﺮوﻳﻲ ﺧﺎرق اﻟﻌﺎده وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻧﻮﻋﻲ قدرت ﻣﻌﻨﻮی ﺑﻪ اﻧﺴﺎن می ﺑﺨﺸﺪ و در ﺗﺤﻤﻞ  سختی ﻫﺎی زﻧﺪﻲ روزﻣﺮه او را ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻳﻮﻧ اﻋﺘﻘﺎدات دﻳﻨﻲ از ﻟﺤﺎظ ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﻲ دارای اﻫﻤﻴﺖ ﻓﺮاوان اﺳﺖ . او دﻳﻨﺪاری را ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻔﺎی دردﻫﺎ و اختلال های روﺣﻲ- رواﻧﻲ اﻧﺴﺎن ﻣﻲداﻧﺪ . ﻳﻮﻧ ﺑﻪ ﺻﺮاﺣﺖ اذﻋﺎن می دارد: در ﻣﻴﺎن همه ی ﺑﻴﻤﺎراﻧﻲ ﻛﻪ درنیمه ی دوم ﺣﻴﺎﺗﺸﺎن (ﺣﺪود ﺳﻲ ﺗﺎ سی وپنج ﺳﺎﻟﻲ ) ﺑﺎ آﻧﻬﺎ روبه رو ﺑﻮده ام . ﻳﻜﻲ ﻫﻢ ﻧﺒﻮده ﻛﻪ ﻣﺸﻜﻠﺶ در آﺧﺮﻳﻦ وﻫﻠﻪ، ﻴﺰی ﺟﺰ ﻣﺸﻜﻞ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻳﻚ ﻧﺮش دﻳﻨﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻴﺎت ﺑﺎﺷﺪ . ﺑﻪ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﻣﻲ توان ﻔﺖ ﻛﻪ همه ی آنان از آن رو اﺣﺴﺎس ﺑﻴﻤﺎری کرئه اﻧﺪ ﻛﻪ ﻴﺰی را ﻛﻪ ادﻳﺎن زنده ی ﻫﺮ ﻋﺼﺮ ﺑﻪ ﻴﺮوان ﺧﻮد ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ دارﻧﺪ از دﺳﺖ  داده اﻧﺪ و ﻫﻴ ﻳﻚ از آﻧﺎن ﻴﺶ از ﺑﺎزﻳﺎﻓﺘﻦ دﻳﻦ ﺧﻮد ﺷﻔﺎی واﻗﻌﻲ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪاﻧﺪ.»

 ج)جلوگیری از یاس و نا امیدی و بی هدفی در زندگی:به اعتقاد یونگ،بدبختی،یاس،احساس پوچی،بی هدفی وبی معنایی بشر بدلیل نداشتن ارتباط با بنیاد های نا هشیار شخصیت است.از دیدگاه او علت اصلی فقدان این ارتباط،اعتقاد بیش از پیش و انحصارگرایانه به علم و عقل به عنوان راهنماهای زندگی است.

د ) اﻧﺴﺠﺎم و ﺗﻌﺎدل شخصیت : وﺟﻮد ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻲ آﻛﻨﺪه از ﻏﺮاﻳﺰ و ﺗﻤﺎﻳﻼت ﻮﻧﺎﻮن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺎه در ﺗﻀﺎد و ﺗﻌﺎرض اﻧﺪ و اﺮ در اﻳﺠﺎد ﺗﻮازن ﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ ﺷﻮد، ﺑﻪ اﺧﺘﻼل ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﻲاﻧﺠﺎﻣﺪ .از ﻧﻈﺮ ﻳﻮﻧ، دﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در ﻣﺘﻌﺎدل ﻛﺮدن ﻏﺮاﻳﺰ ﺑﺸﺮ اﻳﻔﺎ می ﻛﻨﺪ . ﻫﺮﻪ اﻧﺴﺠﺎم ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻳﻜﺎرﻲ ﻫﻮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻓﺮد ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. دﻳﻦ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﻮﻧﺎﻮن دﻳﺮ ﻧﻴﺰ  دارد از ﺟﻤﻠﻪ ﻛﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎرﻫﺎی رواﻧﻲ، ﺟﻠﻮﻴﺮی از ﺗﺮس و اﺿﻄﺮاب، اﻳﺠﺎد اﻣﻴﺪواری و ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ  ﺬﻳﺮی در ﻓﺮد، ﻧﺸﺎط و ﺣﺮﻛﺖ و . ﻛﻪ از ﻧﺎه ﻳﻮﻧ ﻫﻤﻲ از ﻧﺘﺎﻳﺞ دﻳﻨﺪاری ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.

 ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﻲ از ﻓﻘﺪان دﻳﻨﺪاری از ﻧﺎه  ﻳﻮﻧ

 یونگ ﺑﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ و ﻧﻔﻮذ ﺷﻔﺎﺑﺨﺶ ﻋﻮاﻣﻞ دﻳﻨﻲ آﺎه اﺳﺖ و ﻓﻘﺪان آن را جبران  ﻧﺎﺬﻳﺮ می داﻧﺪ : ﻓﻘﺪان روحیه ی دینی در انسان،اختلالات و ﺗﺸﻮﻳﺶ ﻫﺎی رواﻧﻲ ﻃﺒﻴﻌﻲ، ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﺪ . ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ذﻫﻦ آﺎه اﻳﻦ ﺗﺸﻮﻳﺶ ﻫﺎ را ﻧﺎدﻳﺪه ﺑﻴﺮد، وﻟﻲ ﻣﺤﺮک آﻧﻬﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﺟﺰ در ﺿﻤﻴﺮ ﻧﺎآﺎه ﻧﻴﺴﺖ، و ﻫﺮﻪ "ﻣﻦ" ﺳﻌﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ آﻧﻬﺎ را ﺳﺮﻛﻮب  کند، اﺧﺘﻼﻻت ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری و ﻗﺪرت ﻋﻘﺪه های ﻧﺎﻫﺸﻴﺎر ﺟﻤﻌﻲ ﻧﻴﺰافزون تر ﻣﻲ ﺷﻮد . دﻳﻦ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﺧﻮد ﺷﻜﻠﻲ از روان درﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﻳﻜﻲ ازمهم ﺗﺮﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ  یاری دهنده ﺑﻪ ﻓﺮاﻳﻨﺪ روان شناختی ﺳﺎزﺎری ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂ اﺳﺖ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻮن دﻳﻨﺪاری ﻧﻴﺎز و ﺿﺮورﺗﻲ روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ در اﻧﺴﺎن اﺳﺖ، ﻫﺮﺎه ﻓﻜﺮ و ذﻛﺮ اﻧﺴﺎن از روح ﺧﺪا ﺧﺎﻟﻲ ﻣﻲ ﺮدد، ﺟﺎی او را ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻲ از ﻧﺎﻫﺸﻴﺎر ﻓﺮا ﻣﻲ ﻴﺮد . در اﻳﻦ ﺣﺎل اﻧﺮژی ﺿﻤﻴﺮ ﻧﺎﻫﺸﻴﺎر، ﻣﺤﺮوم از ﺳﺪ و ﺣﺼﺎرایمنی اعتقادات دینی ،به  ﻓﺎﺷﻴﺴﻢ و ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﻢ و ﻫﻴﺘﻠﺮﻳﺴﻢ و ﻏﻴﺮه ﻨﺎه ﻣﻲﺑﺮد. ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﻫﻴﻮﻻی ﻣﺪرﻧﻲ   ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﻠﻌﻴﺪن زﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺎ ﺧﺎﺳﺘﻪاﻧﺪ .ﺧﺪاﻳﺎن ﺧﻮﻓﻨﺎک ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺎم ﺧﻮد را ﺗﻐﻴﻴﺮداده اﻧﺪ و اﻳﻨﻚ اﻳﺴﻢ  های گوناگون نام دارﻧﺪ .»

 ﻳﻮﻧ درجای دیگر ﻣﻲ گوید: ااﺷﺘﺒﺎه ﻣﺎدیون شاید در ابتدا اجنناب ﻧﺎﺬﻳﺮبود. آﻧﻬﺎ، ﻮن ﻋﺮش ﺧﺪا را در ﺑﺴﺎط ﻛﻬﻜﺸﺎن ها ﻴﺪا ﻧﻜﺮدﻧﺪ، ﻨﻴﻦ  نتﻴﺠﻪ ﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪا ﻫﺮﺰ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ، اﺷﺘﺒﺎه اﺟﺘﻨﺎب روان ﻧﺎﺬﻳﺮ دوم، اﻓﺮاط در رﺟﻮع ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮات روان ﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ  اﺳﺘﺪﻻﻟﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻛﻪ اﺮ ﺧﺪا اﺻﻮﻻوجود داشته باشد باید موهومی باشد که از بعضی اﻧﻴﺰه ﻫﺎ ﻧﺎﺷﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻣﺜﻼ از اراده ی ﻛﺴﺐ ﻗﺪرت ﻳﺎ ﺗﻤﺎﻳﻼت ﺟﻨﺴﻲ ای ﻛﻪ زﻳﺮ ﻓﺸﺎر ﻣﺎﻧﺪه اﻧﺪ.»

منابع:

مفاله پزوهش های فلسفی،شماره ی هجدهم،پاییز و زمستان1389،صفحه ی 155-179

یونگ،روان شناسی ودین،ترجمه ی فواد ،تهران،شرکت سهامی کتاب های جیبی،1370

موروتو،انتونیو،یونگ،خدایان و انسان مدرن،ترجمه ی داریوش مهرجویی،تهران،نشر مرکز،1376


  زیگموند فروید یکی از بحث برانگیز ترین و مرموزترین دانشمندان قرن بیستم بود. در سراسر جهان، دانشجویان روانشناسی او را پدر این علم دانسته و با نام پدربزرگ فروید» او را صدا می زنند.دراین متن به بخشی از کتاب های فروید درمورد دین میپردازیم.کتاب توتم وتابو که داستان پدر کشی وپشیمان شدن از کارشان وحرام کردن ازدواج درون گروی وخوردن حیوان تومی. توتم و تابو به مناسک واعمال دینی متجلی در توتمیسم مانند تابوها نظر داشت و به باورهای دینی مانند اعتقاد به خدا کمتر توجه می کرد. ولی در کتاب آینده یک پندار به مناسک و آیین های دینی چندان نظر نمی کند، بلکه توجه اصلی او به باورهای دینی، مانند اعتقاد به خدا معطوف است که این کتاب درمورد ترس منشا دین است. از نظر فروید این باورهای دینیست که خدا در مقابله تهدیدهای طبیعت و ترس ها پناه ماست. سومین نظریه فروید در دین غریزه ی جنسی سرکوب شده است که معروف ترین نظریه ی وی هست که میگویید غریزه ی جنسی مادر تمام غرایز است که سرکوب این غریزه  در ضمیر خودآگاه وناخوداگاهست که عقده میشود و باعث به وجود امدن شعرا وهنر وگاهی تعالیم دینی می شود. پیدایش ادیان توحیدی از نظر فروید: فروید در آخرین کتاب خود، موسی و یکتاپرستی به مسئله ادیان توحیدی پرداخته است. که  این کتاب، عجیب ترین کتاب فروید است. 

 

نظریات فروید در باب منشا دین:

الف: نظریه اول فروید:

فروید کتابی به نام توتم و تابو دارد که در آن زندگی مردم ابتدایی را تحلیل می کند، و داستانی را برای پیدایش ادیان مطرح می کند. پریچارد این نظریه را داستان محض و قصه پریان” می نامد به نظر فروید، انسان ابتدایی، در رمه آغازین زندگی می کرد. این رمه تشکیل می شد از نری مسلط که پدر بود و تعدادی از ماده ها را در انحصار خود داشت. این پدر نیرومند، پسران خود را از ماده ها دور نگه می داشت. روزی این پسران متحد شده پدر را کشتند و سپس آن را خوردند. دلیل این آدم خواری به نظر فروید این بود که آنها اعتقاد داشتند با خوردن قربانی، نیرو و قدرت او را به دست می آورند.بعد از مدتی، آنها از عمل خویشتن پشیمان شدند و برای جبران و کفاره عمل خویش دو ممنوعیت را ابداع کردند: یکی این که نمادی به صورت یک نوع حیوان را به جای پدر گذاشتند؛ این نماد همان توتم” است. برادران خوردن حیوان توتمی را حرام اعلام کردند. و دیگر این که ازدواج درون گروهی را حرام کردند و با تحریم ماده های آزاد شده بر خود از ثمرات پیروزی شان چشم پوشی کردند. فروید این پدرکشی را نخستین جنایت تاریخ” می نامد و دین توتمی (یا توتمیسم) را نتیجه همین جنایت می داند. برادران، آیین توتم را ازاین رو ابداع کردند تا دیگر بار به عمل پدر کشی دست نیازند. دین توتمی از احساس گناه و تلاش برای پرداخت کفاره و جبران سرچشمه می گیرد. به نظر فروید، این عوامل در ریشه همه ادیان بشری قرار دارد. همه ادیان بعدی در واقع کوشش هایی برای حل این مسئله اند و تنها از جهت مرحله فرهنگی که این کوشش در آن صورت می گیرد و راه حل های اتخاذ شده با یکدیگر تفاوت دارند.

ب) ترس، منشا دین

شیوه فروید در کتاب توتم و تابو این بود که به تحلیل دین در جوامع ابتدایی می پرداخت؛ یعنی سیری قهقرایی داشت و با سفر به گذشته به بررسی ساده ترین دین، یعنی توتمیسم می پرداخت. فروید در کتاب دیگرش، آینده یک پندار شیوه دیگری بر می گیرد. او در این کتاب دین را در عصر حاضر در نظر می گیرد و سپس به گذشته می نگرد. با در نظر گرفتن دین در عصر حاضر،او نه تنها به زمان های ما قبل تاریخ توجه می کند، بلکه به انگیزه های دینی بشر در تمام زمان ها و مکان ها نظری می افکند. تفاوت نگرش دوم فروید با نگرش نخستین این است که او در توتم و تابو به مناسک واعمال دینی متجلی در توتمیسم مانند تابوها نظر داشت و به باورهای دینی مانند اعتقاد به خدا کمتر توجه می کرد. ولی در کتاب آینده یک پندار به مناسک و آیین های دینی چندان نظر نمی کند، بلکه توجه اصلی او به باورهای دینی، مانند اعتقاد به خدا معطوف است.نخستین نکته ای که فروید بیان می کند توضیح واقعیت هایی است که هرکسی درباره جهان وانسان می داند. انسان در دامن طبیعت متولد می شود و رشد می کند. اما جهان طبیعت، گرچه نوع بشر را پدید آورده است، نسبت به نوع انسان بی رحم است؛ زله، طوفان، امراض گوناگون و. حیات او را تهدید می کنند. انسانها برای دفاع از خود در مقابل این گونه نیروها به جوامع و قبایل مختلف روی آورده و به طور اجتماعی زندگی کرده اند؛ زیرا در این جوامع امنیت انسان بیشتر است. اما بشر برای زندگی اجتماعی باید بهایی هم بپردازد و آن چشم پوشی از بخش وسیعی از امیال و آرزوهاست. بشر باید از امیال جنسی و طمع های فردی صرف نظر کرده و تابع قوانینی عام باشد. علاوه بر این، اجتماعات و تمدن های گوناگون، امنیت کامل را برای بشر فراهم نمی آورند. به عنوان مثال، امراض گوناگون هنوز دامن گیر نوع بشر است. طوفان و زله هنوز به دست او رام نشده است.

فروید در قدم بعدی می گوید: حقیقتی وجود دارد که بدیهی است و ما همه از دوران کودکی به آن پی برده ایم: ما به هنگام ترس، حوادث طبیعی و. پدری داشتیم که به او پناه می بردیم و وجود او به ما قوت قلب می بخشید. صدای دل نواز او که می گفت: همه چیز به خیر و خوبی منتهی می شود، ما را از ترس می رهانید. این تجربه دوران کودکی ما است، ولی حال که بالغ شده ایم، چه؟ به نظر فروید در دوران بلوغ، ندای دین همان کار صدای پدر را می کند و همان گرمی را دارد. باورهای دینی، خدایی را به جهان فرافکنی می کنند که در مقابل تهدیدهای طبیعت و ترس پناهگاه ما است. حتی مرگ هم با یاد این خدا، ترسی در ما ایجاد نمی کند و مشکلات اجتماعی را فراموش می کنیم.فروید برای توصیف باورهای دینی اصطلاحی خاص به کار می برد و آن پندار”- یا توهم- است. او این واژه را به معنای خاصی به کار می برد. به نظر او، یک پندار باوری است که ویژگی اصلی آن این است که ما تمایل زیادی داریم که راست باشد. به عنوان مثال، این اعتقاد من که سرنوشت من تا پیری رقم خورده است، یک پندار است. من اعتقاد دارم که چنین عمری خواهم داشت. زیرا شدیدا چنین آرزویی دارم. میان پندار و خیال باطل فرق است. خیال باطل چیزی است که شخص آرزوی راست بودن آن را می کند، ولی هر کس دیگری می داند که راست نیست. فروید ادعا می کند که اعتقاد به خدا را به عنوان خیال باطل نمی داند، بلکه اعتقاد به خدا و دیگر باورهای دینی را پندار می داند. آیا نظر نخست فروید با این نظر او تفاوت گوهری دارد و آن را رد می کند؟ پاسخ فروید این است که در توتم و تابو فقط یک عنصر را کشف کرده است. انسان های ابتدایی پدر را هم دوست می داشتند و هم از او می ترسیدند. در این کتاب او به عنصر ترس توجه داشت، ولی در کتاب آینده یک پندار به مواجهه انسان بالغ با طبیعت می پردازد که نیروی دوستی با پدر و محبت به او، به دین تبدیل شده است. پدری که در توتم و تابو انسان ها صرفا از او می ترسیدند، در کتاب آینده یک پندار پدری می شود که همه او را دوست می دارند.

ج) غریزه جنسی سرکوب شده، منشا دین

تقریر سوم فروید که از معروف ترین نظریات وی است، بر این ادعای مبتنی است که غریزه جنسی یا لیبیدو(libido)مادر تمام غرایز است. اقتضای اصلی غریزه جنسی این است که هرگاه تحریک شد، شود. اما از همان اوان کودکی پدر ومادر به انسان یاد می دهند که آزادی جنسی مطلق وجود ندارد وحتی به او می گویند که آلت جنسی خود را باید بپوشانی. هر قدر سن انسان بالاتر می رود، اجتماع محدودیت های بیشتری پیش پای او می نهاد. اما انسان تسلیم این محدودیت ها نمی شود. غریزه جنسی در مواجهه با این محدودیت ها سرکوب می شود و به ضمیر انسان برمی گردد؛ یعنی از روان خودآگاه به ناخودآگاه می رود و در ناخودآگاه به شکل عقده درمی آید. به نظر فروید، شعرا و هنرمندان و حتی پیامبران همه از این طریق پدید آمده اند؛ یعنی این غریزه سرکوب شده گاهی به صورت شعر و گاهی به صورت هنر و گاهی هم به صورت تعالیم دینی جلوه گر شده است.پیدایش ادیان توحیدی از نظر فروید: فروید در آخرین کتاب خود، موسی و یکتاپرستی به مسئله ادیان توحیدی پرداخته است. این کتاب، عجیب ترین کتاب فروید است. او نخست بخشی از این کتاب را انتشار داد؛ زیرا کلیسای کاتولیک، سنگر آزادی در برابر خطر نازیسم شده بود و او نمی خواست مقامات این کلیسا را برنجاند. ولی وقتی آلمانی ها اتریش را به اشغال درآوردند و این سنگر در هم شکست، فروید به لندن رفت و این اثر را به طور کامل منتشر ساخت.کتاب موسی و یکتاپرستی هم سبب آزردگی مسیحیان شد و هم یهودیان؛ زیرا این کتاب با تعبیری که بر اساس اصول طبیعی از منشا یکتاپرستی ارائه می دهد، به همه ادیان وحیانی سرایت می کند. فروید در این کتاب چند ادعا درباره تاریخ ادیان، خصوصا تاریخ یهودیت دارد و می خواهد بگوید با تحلیل روان شناختی می توان حوادث این تاریخ را تبیین کرد. او می بیند که حضرت موسی، بزرگ ترین پیامبر قوم یهود است که زندگی بنی اسرائیل را تغییر داد و آنها را تحت قوانین الهی درآورد. اما آیا واقعا حضرت موسی از قوم یهود و بنی اسرائیل بود؟ فروید ادعا می کند که حضرت موسی شاهزاده ای مصری بود و یکی از پیروان فرعون مصر، اخناتون(akhenaton)بود. اخناتون کوشید به جای آلهه متعدد مصری، معبود واحدی- یعنی خدای خورشید، آتن( aten)را جایگزین کند. اخناتون در این کار توفیق نیافت تا بعد از مرگ وی، موسی بردگان قوم یهود را دور خود جمع کرد و این کار را ادامه داد. او کسانی را که علیه رهبری او می شوریدند، به مرگ محکوم می کرد. یکتاپرستی موسی از این جا پیدا شده که او آیینی خشن که خدایی واحد، یعنی یهوه را مورد پرستش قرار می داد به قوم بنی اسرائیل دیکته می کرد و در میان همین قوم کشته شد. بعدها قوم یهود در متون خود به جای دین موسای تاریخ، موسایی را قرار دادند که خود توصیف می کنند. این آیین جدید در مقابل تمام خدایان و آیین های قبلی قرار گرفت و قرن ها بعد، پیامبرانی میان قوم یهود آمدند که همین خدای واحد را تبلیغ کردند. مسیحیت هم که از میان قوم یهود ظهور کردوبه همین خدای واحد گرایید.به نظر فروید، این مسئله با مسئله جنایت اصلی که در کتاب توتم و تابو توصیف کرده است، تفاوت عمده ای ندارد. مرگ موسای تاریخ، چیزی بیش از یک حادثه تاریخی است. این حادثه تکرار همان جنایت اصلی، یعنی پدرکشی توسط برادران است. یکتاپرستی هم همانند توتم پرستی از قوم یهود سربرآورد.فروید در این داستان پردازی، به مقدار فراوانی قوه تخیل را به کار برده است. مشکل اصلی این است که داستان پردازی او با تاریخ جور در نمی آید. هیچ مدرک تاریخی وجود ندارد که به عنوان مثال بگوید: موسی در اصل شاهزاده مصری بود و یا فرعون خود خدایی واحد را به جای الله قرار داد! بلکه شواهد تاریخی بر خلاف داستان فروید گواهی می دهند.

منابع و مآخذ:

1- دایره المعارف دین و فرهنگ، ویراسته میرچا الیاده، مقاله روانشناسی دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 191-1750

2- همان، توتم و باتو، مترجم ایرج پورباتر، ناشر آسیا.

3- فروید، زیگموند، موسی و یکتاپرستی، مترجم قاسم خاتمی، انتشارات جامی ص 100-970

4- پالس، دانیل، هفت نظریه در باب دین، ترجمه و نقد محمد عزیز بختیاری

5- پالس، دانیل، همان، ص 104-1010

6- قائمی نیا، علیرضا، درآمدی بر منشا دین، ص 121-131 


بررسی های کالوی تامینن در باره ی تجربه های دینی کودکان ونوجوانان بود.که 3000 جوان را مورد برسی قرار دادن،که تجربه های دینی،رشد شناختی مذهبی آنان را آزمایش کنند.این آزمایش ممکن است اشتباهاتی داشته باشد چون در مدرسه پر شده بود شاید نوجوانان درحضور همکلاسی ها یا محیط نتواند به درستی پاسخ دهد،یا کودکان نتوانند منظور خود را به درستی بیان کنند. این آزمایش نشان می دهد که کودکان نسبت به بزرگسالان درک کمتری نسبت به وجود خداوند و نزدیکی به ان دارند؛وهرچه سن بالاتر رود درک بهتری نسبت به این موضوع دارند.

نتایج این آزمایش با رویکرد پیاژه همخوانی دارد(که هرچه کودکان به دوره ی نوجوانی نزدیک می شونند بیشتر از تفکر عینی به تفکر انتزاعی روی می آورند)

 

شرح آزمایش

[تامینن سلسه  تحقیقات خود را از سال 1974 آغاز کرد؛ در آن سال وی 1588 کودک و نوجوان 17تا 20ساله» را آزمود، که اکثر آنها لوتری و تقریباً نیمی دختر و نیمه دیگر پسر بودند. داده‌های طولی دو سال بعد در مورد 277 شرکت کننده ی اصلی جمع‌آوری شدند و آخرین موج طولی داده ها در 1980 در مورد 60نفر از کسانی که در مراحل اول و دوم شرکت کرده بودند گردآوری شد .242 هم کلاسی شصت نفر موج سوم» نیز برای مقاصد تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. سرانجام،در1986 ، بررسی ای در مورد  1176 دانش آموز صورت گرفت تا تحقیق 1974 را تکرار کند و گسترش دهد .اکثر داده ها از طریق توزیع و تکمیل پرسشنامه های گروهی در کلاس درس جمع آوری شد، اگرچه با کوچکترین دانش‌آموزان( پایه اول) مصاحبه هم شد .تامینن اذغان دارد که بسیاری از دانش آموزان تا پایه ی پنجم منظور خود را به دشواری از طریق نوشتار بیان می کنند ،و چنین امری یافته‌های او را در مورد بچه های کوچک تر بی اعتبار می کند .

تجربه ی دینی به لحاظ عملیاتی با این سوال تعیین می‌شود که آیا گاهی احساس کرده اید که خدا به نحو خاصی به شما نزدیک است؟» و به دنبالش این سوال می آید که می شود برایم بگویید که این احساس چه وقت و در چه حالتی به شما داده به شما دست داده است ؟»جالب است که 10تا 16 درصد از دوگروه از کوچکترین دانش‌آموزان گزارش  دادند که آنها احساس نکرده اند که به نحو خاصی به خدا نزدیک اند، و این رقم به نحوه ثابت افزایش می‌یابد و در 17 تا 20 ساله ها به 53 درصد می رسید .یعنی کودکان و نوجوانان بزرگتربه نحو معنب داری کمتر از سایرین تجربه های دینی و از جمله نزدیکی به خدا را گزارش می کردند.

 نزدیکی به خدا در میان کودکان 7 تا 11 ساله بیش از هر چیزی با حالات تنهایی ،ترس و اوضاع اضطراری_نظیر گریز یا اجتناب از خطر_یا اوقات بیماری» همراه بود (ص81).تامینن یادآور می‌شود که این گزارش ها با عینیت کلی تر از تفکر در این سنین ربط دارد. 11 تا 13ساله ها نیز تجربه های مشابهی را گزارش کردند، اگر چه آنها نیز نزدیکی با خدا را به رویارویی با مرگ،تنهایی، نیایش و تامل ربط می دادن. تا قبل از سنین بالاتر دیگر چندان شاهدی بر تفکر انتزاعی تر وجود نداشت.

 13 تا 15 ساله ها نمودار انواع تشکیک های مذهبی (مثلاً در مورد وجود خدا و امکان اعتقاد به او،و نیز تأثیر نیایش) بودند. گزارش‌های مربوط به کاهش احساس نزدیکی به خدا بیشتر بودند، و گزارش هایی هم که حاکی از نزدیکی بودن غالباً با مرگ و خطر های بیرونی پیوند داشتند.سر انجام،تجربه های دینی دانش آموزان بزرگتر از (15 تا 20ساله) بیشتر مسائل مربوط به هویت شخصی و پرسش‌های وجودی (مثلاً معنای زندگی و مرگ )را شامل می شدند، و این موارد آشکارا ماهیت انتزاعی بیشتری داشتند.

 به طور کلی ،تامینن نتیجه گرفته است که حاصل این پژوهش های گسترده نشان دهنده ی خط سیری تکاملی از نگرش عینی، مجزا و بیرونی به سوی نگرش انتزاعی تر، کلی تر، و درونی شده» است. به علاوه، تجربه های کودکی تقریباً به تمامی به موقعیت های روزمره مربوط می شدند_ چنان که در باب دعای شب همچنین بود- حال آنکه درسن بلوغ و در نوجوانی، چنین تجربه‌هایی اغلب در موقعیت های جمعی [یعنی محیط های مربوط به کلیسا] روی می‌دادند.»( ص82) .در مجموع، راجع به مسائل مربوط به راهنمایی و هدایت خدا در زندگی یافته های مشابه به دست آمد.]

 

منبع:

کتاب روانشناسی دین براساس رویکرد تجربی/نویسنده برنارد اسپیلیکا/ترجمه ی محمد دهقانی_ مشخصات نشر:تهران؛رشد1390_فصل چهارم:دین در کودکی صفحه ی 129تا131


 

 

اگرچه اکثرمردم شناسان دین را پدیده ی خاص بشر میدانند(گاتری،1993؛اسپیرو1966) نشانه هایی از فعالیت پیشامذهبی را درمیان جانوران هم میبینیم.مشاهدات گودال(1971)درباره ی جاندارگرایی و رفتار آیینی درمیان شامپانزه ها نمودار علایم ابتدایی دین است.گودال بویژه اطوار جمعی بوزینه ها را توصیف می کند که به هنگام طوفان رو به اسمان انجام میدهند و سپس به راهپیمایی می پردازند؛نظیر این دو رفتار را در آداب مذهبی انسان نیز میتوان دید. این رفتار های نخستی ظاهرا بر آورنده ی برخی از نیاز هایی است که دین در مردم می کند.

 

منبع:

کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی/نویسندگان برنارد اسپیلکا/ترجمه ی دکتر محمد دهقانی -مشخصات نشر:تهران؛رشد1390-فصل سوم:دین و زیست شناسی ،صفحه ی80

 


 

نرم‌افزاری که با تقلید از جامعه بشری برای کمک به کاهش خشونت‌های مذهبی ساخته شده، به امتحان گذاشته شده است.

محققان از الگوریتم‌های هوش مصنوعی استفاده کردند تا اقداماتی را که ناشی از شکاف‌های قومی است، شبیه‌سازی کنند.

مدل آنها حاوی هزاران نمونه از قومیت‌ها، نژادها و ادیان است.

نروژ و اسلواکی برای مقابله با تنش‌های ناشی از اسکان مهاجران مسلمان در کشورهای مسیحی در حال آزمایش این نرم‌افزار هستند.

محققان دانشگاه آکسفورد امیدوارند این سیستم بتواند به دولت‌ها در مقابله با رویدادهایی چون حملات اخیر لندن کمک کند.

 

یک متخصص مستقل گفته است برای استفاده از چنین سیستمی در شرایط واقعی، به کار و زمان بیشتری نیاز است.

پروفسور نوئل شارکی گفته است این سیستم، می تواند یک پروژه تحقیقاتی بسیار مفید باشد. او مفید بودن این سیستم را به تکامل آن ربط داده و گفته در چنین وضعیتی می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای تحلیل عوامل درگیر در درگیری‌های مذهبی استفاده کرد.

باورهای اصلی

این تحقیق که در نشریه انجمن مصنوعی و انگیزش اجتماعی منتشر شده نشان می‌دهد مردم طبیعتی صلح‌آمیز دارند.

انسان‌های شبیه‌سازی شده حتی در مواقع بحرانی، مانند بلایای طبیعی، رفتاری صلح‌آمیز داشتند.

اما در برخی شرایط، این برنامه خاطرنشان می‌کرد که مردم مایل به درپیش گرفتن خشونت بودند.

به طور نمونه می‌توان به مواقعی اشاره کرد که باورهای اصلی که هویت گروهی از مردم را تعریف می‌کرد، به چالش کشیده می‌شد.

محققان در باره ناآرامی‌های ایرلند شمالی هم تحقیق کردند

تیم تحقیق روی ناآرامی‌های ایرلند شمالی به منظور برنامه‌ریزی شرایطی که محققان "اضطراب اجتماعی ناشی از بیگانه‌ترسی" نامیدند تحقیق کردند، شرایطی که به گفته آنها می‌تواند به خشونت شدید فیزیکی تبدیل شود.

بحران ایرلند شمالی که عوامل ی و فرهنگی و همچنین مذهبی در آن دخیل بودند، سه دهه طول کشید و تقریبا جان ۳۵۰۰ نفر را گرفت.

ترس اولیه

مدل کامپیوتری همچنین از سناریوهای مبتنی بر شورش‌های گجرات در هند در سال ۲۰۰۲ استفاده کرده است. در طول سه روز از خشونت میان هندوها و مسلمانان، دو هزار نفر جان دادند.

جاستین لین، پژوهشگر گفت: "برای استفاده از هوش مصنوعی برای مطالعه دین یا فرهنگ، ما باید به مدل‌سازی روانشناسی انسان بنگریم، چون روانشناسی ما پایه و اساس دین و فرهنگ است."

 

"علل ریشه‌ای مسایلی مانند خشونت‌های مذهبی بستگی به چگونگی پردازش اطلاعاتی دارد که دنیای ما ارائه می‌دهد."

"تنها هنگامی که باورهای اصلی مردم به چالش کشیده می‌شوند، یا زمانی که احساس عدم تعهد به اعتقادات‌شان مورد پرسش قرار می‌گیرد، اضطراب و آشفتگی رخ می‌دهد"

نتایج نشان می‌دهد خطر مناقشه مذهبی، زمانی که اعتقادات کلیدی یا ارزش‌های مقدس یک گروه به طور مرتب به چالش کشیده می‌شود تا جایی که توانایی افراد برای مقابله با آن تحت تاثیر قرار می‌گیرد، افزایش می‌یابد. اما حتی در این صورت، اضطراب تنها در حدود بیست درصد از سناریوهای مدل‌سازی شده به خشونت تبدیل می‌شوند.

آقای لین می‌گوید: "خشونت مذهبی رفتار پیش فرض ما نیست، در واقع چنین چیزی در تاریخ ما بسیار نادر است."

 

"تنها هنگامی که باورهای اصلی مردم به چالش کشیده می‌شوند، یا زمانی که احساس عدم تعهد به اعتقادات‌شان مورد پرسش قرار می‌گیرد، اضطراب و آشفتگی رخ می‌دهد."

'اعضای خارج از گروه'

محققان بر این باورند که یک راه حل برای کاهش خطر خشونت مذهبی و تروریسم، ایجاد شرایطی است که مانع از آن شود افراد غریبه به عنوان تهدید قلمداد شوند.

شرایط خطرناک‌تر زمانی است که تفاوت در اندازه دو گروه مختلف مذهبی مشابه هم است و افراد به طور منظم با "اعضای خارج از گروه" مواجه می‌شوند و آنها را خطرناک تلقی می‌کنند.

چنین برخوردی نیازی به روبه‌رو شدن با یکدیگر ندارد. امکان دارد چنین تهدیدی با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به مخاطب منتقل شود.

"به نظر می‌رسد ما تا حدی در حباب اطلاعات شخصی زندگی می‌کنیم، اما هنوز اطلاعات زیادی در مورد اعضای خارج از گروه دریافت می‌کنیم و این اطلاعات به نظر بر روان ما اثر می‌گذارد، حتی اگر در واقع شخص واقعی وجود نداشته باشد."

"باور به چنین تهدیدی می‌تواند همانند یک تهدید واقعی برای یک واکنش موثر باشد.

 

منابع:

خبر گزاری بی بی سی


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گومیز مطلب خوب اطلاعات عمومی فروشگاه فایل های نایاب منبع وب سایت کمیته تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه My fantasy world قروش اینترنتی تجهیزات برقی خودرو یاشیک « جعبه لوح تقدیر (جعبه جیر) » فلامینگو شاپ